پرسش از جمعيّت
اظهارنظر و ارائه ي خط مشي و راهبرد درباره ي موضوعات مرتبط با جمعيت و تبيين پديده هاي جمعيتي، سابقه اي طولاني دارد و به هزاره هاي پيشين بر مي گردد. اظهار نظرهايي که تا چند قرن پيش در زمينه ي مسائل و موضوعات
نويسنده: محمّد ميرزايي
اظهارنظر و ارائه ي خط مشي و راهبرد درباره ي موضوعات مرتبط با جمعيت و تبيين پديده هاي جمعيتي، سابقه اي طولاني دارد و به هزاره هاي پيشين بر مي گردد. اظهار نظرهايي که تا چند قرن پيش در زمينه ي مسائل و موضوعات جمعيتي ارائه مي شد مبتني بر مطالعات تجربي و به کارگيري آمار و ارقام نبود. البته بايد اذعان نمود که تا آن زمان متفکران و صاحب نظران اجتماعي با درايت و ذکاوت ذاتي که داشتند برداشت هايي از اوضاع و احوال جامعه ي خود به دست آورده و بر آن اساس به اظهارنظرهايي در مورد جمعيت نيز مي پرداختند که عموماً اين اظهارنظرها صائب و از استحکام خوبي برخوردار بودند. به نمونه هاي تاريخي از اين دست مي توان اظهارنظرهايي که توسط کنفوسيوس، افلاطون، ارسطو و متعاقب آنها متفکرين مسلمان همچون ابن مسکويه، ابوريحان بيروني، خواجه نصيرالدين طوسي و ابن خلدون در زمينه ي جمعيت ارائه شده است، اشاره نمود. ابن خلدون در آثار خود نظريات جالب و صائبي در مورد موضوعات جمعيتي، از جمله تغييرات ادواري رشد جمعيت، رابطه ي جمعيت و توسعه، مهاجرت و ... ارائه داده است. جالب توجه آنکه در خلال اين اظهارنظرهاي جمعيتي و به طور کلي در نوشته هاي ابن خلدون مشکل بتوان عدد و رقمي را پيدا کرد، نظريات او بر اساس برداشت هائي کلي ارائه شده است.
در نيمه ي دوم قرن هفدهم جان گرانت (1) بر اساس آمار مرگ و مير شهر لندن، جزوه اي تحت عنوان " ملاحظاتي طبيعي و سياسي بر ليست مرگ و مير "(2) منتشر کرد که نخستين کار تجربي در زمينه ي جمعيت شناسي به شمار مي رود. وي از سال 1662 ميلادي انتشار اين جزوه را شروع و تا پايان عمر خود هر سال آن را منتشر نمود. اين کار با همکاري و همفکري صاحب نظران و دانشمندان برجسته ي معاصر او، همچون ويليام پتي (3) و ادموند هالي (4) تکميل شد و بتدريج جزوه ي متشر شده توسط گرانت شکل منسجم تري به خود گرفت. از ان زمان به بعد، اظهارنظرها و تحليل هاي جمعيتي به طور فزاينده اي مبتني بر آمار و ارقام و اطلاعات جمع آوري شده و شاخص هايي مدون گرديد. بدين ترتيب اقدام گرانت را مي توان نقطه ي عطفي در مطالعات و بررسي هاي جمعيتي دانست. اقدامي که توسط جمعيت شناسان بعدي، استمرار يافت و بتدريج شکل دقيق تر و پيچيده تري به خود گرفت.
در قرن هجدهم با شروع ايجاد دفاتر ثبت احوال و متعاقب آن انجام سرشماري هاي عمومي در چند کشور، زمينه هاي جديدي براي مطالعات تجربي جمعيت فراهم آمد. از اواسط قرن هيجدهم کشورهاي اسکانديناوي پيشقدم تأسيس دفاتر رسمي ثبت احوال شدند. دفاتر ثبت احوال با هدف عهده دار شدن ثبت وقايع حياتي - ازدواج، تولد، طلاق و فوت - براي تمامي جمعيت کشور شروع به کار کردند. استقبال از ايجاد دفاتر ثبت احوال در ساير کشورهاي قاره ي اروپا به قرن نوزدهم کشيده شد و در قرن بيستم، بويژه در نيمه ي دوم آن، ساير کشورها نيز به ايجاد دفاتر رسمي ثبت احوال پرداختند. سرشماري هاي عمومي با هدف تحت پوشش در آوردن تمامي جمعيت و خانوارهاي کشور از اواخر قرن هيجدهم در معدودي از کشورها شروع و در قرن نوزدهم در کشورهاي قاره اروپا اشاعه پيدا کرد. اشاعه ي سرشماري هاي عمومي در ساير کشورها به قرن بيستم بر مي گردد. در حال حاضر در اکثر قريب به اتفاق کشورهاي دنيا سرشماري هاي عمومي در فواصل ده سال يک بار برگزار مي شود.
هر چند گرانت پيشقدم کار تجربي در جمعيت شناسي بود، ولي نخستين کسي که رشد فزاينده ي جمعيت را به عنوان يک مشکل اساسي مطرح کرد و تحت تأثير زمان و مکان خود در سال هاي اخر قرن هيجدهم و اوائل قرن نوزدهم به اظهارنظر در اين مورد پرداخت، اقتصاددان و کشيش انگليسي توماس روبرت مالتوس بود. به طور کلي رشد شتابان جمعيت در مرحله ي بعد از انقلاب صنعتي حال و هواي جديد و تازه اي به مباحث جمعيتي داد. مطمئناً شتاب رشد جمعيت و کنجکاوي و نياز به درک فهم تغييرات جمعيتي، نقش مهم و اساسي در استقبال فزاينده ي کشورها از ايجاد دفاتر ثبت احوال و انجام سرشماري هاي عمومي داشته است. علاوه بر شتاب رشد جمعيت، اشاعه ي پارلمانتاريزم در قرن نوزدهم و لزوم آگاهي بر شمار جمعيت در استان ها و مناطق مختلف کشورها در رأي گيري و تعيين شماره نمايندگان بر لزوم انجام سر شماري ها از نظر سياسي نيز اهميت ويژه اي بخشيد. توجه روز افزون و گسترش برنامه ريزي هاي توسعه ي اقتصادي و اجتماعي در قرن بيستم ميلادي نيز از جنبه هايي بود که در کنار ساير عوامل، به ضرورت ايجاد دفاتر ثبت احوال و انجام سرشماري هاي عمومي اهميت ويژه اي داد. اين بدان جهت بود که از آغاز برنامه ريزي هاي توسعه، آگاهي در مورد ويژگي هاي تفصيلي جمعيت ضروري مي نمود.
فراهم شدن آمار و اطلاعات جمعيتي از يک سو و توجه به موضوع جمعيت و اهميت روز افزون آن از نظر اقتصادي، اجتماعي و سياسي از سوي ديگر، توجه مراکز و محافل علمي و دانشگاهي را بيش از پيش متوجه جمعيت شناسي نمود، به طوري که از اواسط قرن نوزدهم زمينه ي تثبيت جمعيت شناسي به عنوان يک رشته ي علمي فراهم گرديد. جمعيت شناسي، مانند ساير رشته هاي علوم اجتماعي، طبيعتي ميان رشته اي دارد، از اين رو صاحب نظران با زمينه هاي مختلف علمي به مطالعات جمعيتي گرايش پيدا کردند. مورخين علاقه مند به جمعيت شناسي به مطالعات تاريخي جميعت ها پرداخته و جغرافي دانان بر جنبه هاي مرتبط با توزيع جمعيت در مکان، تأکيد ورزيدند. جامعه شناسان، مردم شناسان و اقتصاددانان هر کدام با تأکيد خاص خود به تحليل و تبيين تغيير و تحولات جمعيتي پرداختند. زيست شناسان مباحث مرتبط با ژنتيک جمعيت را در دستور کار خود قرار دادند. ارتباط جمعيت با بهداشت و تحولات اپيدميولوژِيک زمينه اي براي توجه صاحب نظران پزشکي و بهداشت به جمعيت شناسي شد. دانش رياضي و آمار، بستر تدوين روش ها و تکنيک هايي براي توصيف و تحليل جمعيت فراهم نمود و آنهايي که با زمينه هاي رياضي و آمار علاقه مند به مطالعات جمعيت شدند به تناسب دادن توابع و قالب هاي رياضي بر ساختارهاي جمعيتي و تدوين شاخص هايي براي اندازه گيري وقايع جمعيتي پرداختند. همين تنوع سليقه در مطالعات جمعيتي منجر به ايجاد شعب و شاخه هاي متعدد و متنوع در رشته ي جمعيت شناسي شد. از جمله اين شعب، مي توان جمعيت شناسي توصيفي ،جمعيت شناسي محض، جمعيت شناسي اجتماعي، جمعيت شناسي اقتصادي، جمعيت شناسي تاريخي، جمعيت شناسي رياضي، جغرافياي جمعيت، ژنتيک جمعيت و جمعيت بهداشت و تنظيم خانواده را نام برد.
جمعيت شناسي محض (5) که آن را جمعيت شناسي رسمي و صوري نيز مي نامند به دنبال روابط کمّي بين موضوعات جمعيتي است و تدوين روش ها، تکنيک ها و شاخص هايي براي مطالعه و تحليل جمعيت ها از جنبه هايي است که به اين شعبه از جمعيت شناسي مربوط مي شود. روش ها و تکنيک هايي که براي تحليل جمعيت به کار گرفته مي شوند در يک چارچوب کلي به روش هاي مستقيم و روش هاي غير مستقيم تقسيم شده اند. در روش هاي مستقيم دغدغه اي در مورد فراهم بودن اطلاعات يا ميزان اعتبار و دقت و صحت آنها وجود نداشته و فرض بر آن است که پژوهشگر مي تواند به آمار ها و اطلاعاتي که نياز دارد دسترسي پيدا کند و دقت آن آمارها و اطلاعات هم در حد مطلوب است. از آنجايي که در عالم واقع، همواره شرايط در حد مطلوبيت و ايده آل نبوده و امکان در دسترس نبودن پاره اي از آمارها و اطلاعات مورد نياز و يا ناقص بودن و دقيق نبودن آنها وجود دارد، بتدريج در کنار روش ها و تکنيک هاي مستقيم، شاخه ي فرعي ديگري به نام روش ها و تکنيک هاي غير مستقيم جمعيّتي شکل گرفت.
بدين ترتيب به کارگيري روش هاي غيرمستقيم با هدف استنباط ويژگي هاي جمعيتي و شاخص سازي در مواردي که اطلاعات ناقص و يا دستخوش اشکالات و اشتباهاتي است، مي باشد. ارزيابي آمارها و داده ها و نيز تسطيح و تصحيح آنها قدم اول در به کارگيري روش هاي غير مستقيم است.
پينوشتها:
1- J.Grant.
2- Natural and Political Observations on The Bills of Mortality.
3- W.Petty
ويليام پني تحت تأثير " توماس هابز" به اين نتيجه رسيد که رياضيات مي تواند در موضوعات و مسائل سياسي و اجتماعي نيز کاربرد داشته باشد و اين امر منجر به تأليف او در زمينه ي "حساب سياسي " (Political Arithmatic) گرديد. شکل گيري دانش "حساب سياسي" در نيمه ي دوم قرن هفدهم نقطه عطفي در علوم سياسي و اجتماعي و به طور کلي علوم انساني بود.
4- E.Hally.
شهرت ادموند هالي در کشف ستاره دنباله دار و ستاره شناسي است. او به محاسبات جمعيت شناسي نيز علاقه مند بوده و در زمره ي نخستين کساني است که شاخص اميد زندگي در بدو تولد را بر آورد نمودند.
5- Formal Demography.
ميرزايي، محمد؛ (1381)، گفتاري در باب جمعيت شناسي کاربردي، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه، چاپ ششم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}